چگونگی تمدن و فرهنگ هر ملت را از چگونگی توجه به آموزش و پرورش میتوان دریافت آموزش و پرورش کشورمان را دریابیم و واقعاً جدی بگیریم که فردا بسیار دیر است در نظام جمهوری اسلامی ایران، نیروهای نخبه فراواناند که جایگاه اصلی آنان باید در آموزش و پرورش باشد. نخبه بذری است اصلاح شده و مستعد و بارور که محصولی نخبه و آرمانی ببار میآورد یعنی جوانان نخبه حاصل تلاش معلمان نخبه هستند.
نخبه یا تیز هوش کیست؟
۱٫ نخبه کسی است که خرد را جانشین احساسات میکند، این حکم در همه مراحل آموزش و پرورش صادق است و باید مراعات شود.
۲٫ آموزش و پرورش را «عیبیاب» میداند، نه «عیبپوش» یعنی به اعتقاد او در حوزه آموزش و پرورش تعرف و تعافل راه ندارد.
۳٫ تفکر تأملی را جانشین تفکر تخیلی میکند، یعنی فکر و ذکر.
۴٫ تفکر انتقادی را جانشین تفکر سفارشی میکند، او سره را از ناسره تشخیص میدهد.
۵٫ تفکر خلاق را جانشین تفکر تقلیدی میکند، زیرا معلم خلاق محصول خلاق بار میآورد.
۶٫ تجربه عینی و علمی را جانشین تجربه شخصی و فردی میکند.
۷٫ مدیریت علمی را جانشین مدیریت خود یافته و گرایشی میکند.
۸٫ راهنمایی و رهبری هوشمند را جانشین پند و اندرز صرف میکند.
۹٫ واقعبینی و واقعگرایی را جانشین خوشبینی و بدبینی بیمار گونه میکند.
۱۰٫ تغییر و تحول و پیشرفت را کانون یا «قلب» آموزش و پرورش میداند.
۱۱٫ یادگیری خود را بر یادگیری شاگرد مقدم میشمارد.
۱۲٫ همه دورههای آموزشی را «مدرسه» تلقی میکند.
۱۳٫ فاصلههای زیانبار و مصنوعی دورههای تحصیلی را از بین میبرد زیرا همه آنها هدف واحدی را دنبال میکنند و آن هدف، بار آوردن «انسان آرمانی» است.
۱۴٫ مدارس (ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان، پیشدانشگاهی) را کیفیت میبخشد او کیفیت را بر کمیت ترجیح میدهد تا حاصل آن، انسانهای با کفایت و آرمانی باشد.
۱۵٫ تربیت معلم را جدی و سخت میگیرد زیرا بدون آن آموزش و پرورش سالم و موثر غیرممکن است.
۱-۱۵٫ هیچکس، در هر شرایط تحصیلی که باشد حتی با بالاترین مدرک تحصیلی بدون شرکت جدی و فعال در دوره خاص تربیت معلم به امر تدریس نباید بپردازد.
۲-۱۵٫ مراکز تربیت معلم نباید پناهگاه کسانی باشد که محرومان مراکز آموزش عالی هستند.
۱۶٫ تشکیل و برگزاری و کارگاههای آموزشی را جانشین کلاسها یا دورههای به اصطلاح آموزش ضمنخدمت که با انگیزه کسب امتیاز تشکیل میشوند، میکند.
۱۷٫ مدارس را از شکل پژمردگی و بیخاصیتی بیرون میآورد و به منابع و مراکز یادگیری فعال و همگانی تبدیل میکند.
۱۸٫ او معتقد است که مدارس بدون دیوار و حصار با درهای همیشه باز به روی همه شهروندان باید باشد.
۱۹٫ انسان ماندن و انسانی رفتار کردن را شرط ضروری معلمان و محصلان میداند.
۲۰٫ از گذشته و گذشتگان و تجربهها استفاده میکند اما در «گذشته» باقی میماند.
۲۱٫ از اندیشیدن و آموختن و تغییر دادن و تغییر یافتن نمیهراسد زیرا به خوبی آگاه است که جهان امروز به سرعت در حال پیشرفت است، او ترس را عامل رکورد و انجماد میداند و…
در دیگر کشورها
۱٫ بسیاری از کشورهای صنعتی در صید نخبگان برنامهریزیهای دقیق، به موقع و سیاسی کردهاند، در حقیقت کشورهای صنعتی و سلطهگر با برنامههای استعماری سعی میکنند با برگزاری مسابقات جهانی و انتخاب بهترینها مخصوصاً از کشورهای در حال توسعه و جهان سوم با دادن امتیازهای مادی و رفاهی و با تبعیضات فراگیر و گوناگون، به اهداف خود نایل آیند.
۲٫ کشورهای پیشرفته که از سویی مغزهای متفکر و ارزشمند را به آسانی و ارزانی خریداری میکنند از سوی دیگر خود به معلم و تربیت معلم و آموزش و پرورش بسیار اهمیت میدهند تا آنجا که اولین اولویت در کنکورهای دانشگاهی به «تربیت معلم» تعلق میگیرد و بیشترین حقوق و مزایا به معلمان اختصاص دارد.
۳٫ در اغلب کشورهای پیشرفته از جمله ژاپن، فرانسه، انگلیس، کره جنوبی، آمریکا چهرههای گوناگون از ملیتهای مختلف در زمینههای علمی و در اداره کارها به چشم میخورد و غالباً این چهرهها موفق، موثر، کارآمد و جهانیاند که از لحاظ مادی و رفاهی نیز تأمین شدهاند.
راهکارها
۱٫ تبلیغ مداوم و موثر در مورد جایگاه معلم و کرامت او و توجه خاص به شایسته سالاری در آموزش و پرورش و دفاع از شخصیت ارزشمند و معنوی او از طریق مسوولان مملکت و رسانهها تا به تدریج قداست و معنویت معلم در اذهان عمومی جایگزین شود.
۲٫ تلاش در شناسایی نخبگان و تأمین نیروی انسانی آموزش و پرورش از نخبگان براساس معیارهایی که در بخش اول این طرح ذکر شد.
۳٫ پشتیبانی و تقویت بنیه مالی و آموزشی و رفاهی و تسهیلات برای ورود به تربیت معلم، دانشگاه و تحصیلات عالی برای احراز حداقل مدرک کارشناسایی و بالاتر جهت استخدام در آموزش و پرورش.
۴٫ حمایت و تقویت بنیه مالی و معنوی و ایجاد تسهیلات و تأمین امکانات آموزشی و تحقیقاتی در حین تحصیل جهت هرچه بیشتر آمادهتر شدن نخبگان برای ورود به حوزه تدریس پس از فراغت از تحصیل.
۵٫ سرمایهگذاری آموزش و پرورش در جذب نخبگان علمی اخلاقی از میان جوانان واجد شرایط از طریق برگزاری آزمونهای المپیاد آزمونهای مرحلهای.
۶٫ جذب و هدایت این گروه از برگزیدگان به دانشگاه تربیت معلم تخصیص بورس تحصیلی و تأمین امکانات رفاهی.
۷٫ استخدام نخبگان از میان دانشجویان دانشگاهها پس از گزینش براساس معیارهای شغل معلمی در رشتههای مورد نیاز.
۸٫ برگزاری کارگاههای آموزشی کوتاه مدت و مقطعی در حین تحصیل این گروه از نخبگان استخدام شده، برای آمادگی آنان جهت بکارگیری در آموزش و پرورش.
۹٫ شناسایی و گزینش نخبگان از میان فارغالتحصیلان آماده به کار از طریق ارتباط و تبلیغ و تشریح امتیازات مادی و معنوی شغل معلمی و استخدام آنان.
۱۰٫ برنامهریزی کلان کشوری در اولویت دادن به استخدام نخبگان در آموزش و پرورش.
۱۱٫ امکان انتقال دائم و ایجاد تسهیلات برای نخبگان سایر ادارات و نهادها در آموزش و پرورش به شرط احراز شرایط و معیارهای خاص شغل معلمی و اختصاص امتیازات رفاهی و معیشتی برای این گونه معلمان.
۱۲٫ شناسایی نخبگان واقعی در آموزش و پرورش و تخصیص امتیازات خاص به این گونه معلمان پس از اثبات نخبه بودن آنان.
۱۳٫ ایجاد انگیزههای مادی و معنوی و ایجاد تسهیلات برای معلمان شاغل جهت کسب مدارج علمی و ارتقا تا ورود به جمع نخبگان.
۱۴٫ توجه خاص به پیشکسوتان نخبه و کارآمد و بکارگیری آنان و ایجاد انگیزه از راه تأمین معاش و ایجاد امنیت شغلی و رفاه و حمایت درخور و ارزنده از کرامت و شأن علمی و تجربههای ارزنده آنان.
سخن آخر
۱٫ میهن اسلامی ما ایران از صدر اسلام تاکنون از لحاظ وجود چهرههای درخشان دینی، علمی و ادبی و عرفانی و فلسفی به تعداد فراوان و انکارناپذیر مایه شگفتی جهانیان بوده و هست.
۲٫ هم اکنون نخبگان فراوان در زمینههای مختلف شناخته یا ناشناخته وجود دارد که مهمترین و ارزشمندترین سرمایههای کشور محسوب میشوند.
۳٫ برای جذب نخبگان اولاً احیای جایگاه معنوی معلم همراه با اراده ملی با پشتیبانی صد در صد دولت خدمتگزار ضروری است.
ثانیاً «معلم» به عنوان یک فرد بینیاز از تأمین معاش و دغدغههای مالی باید به شغل ارزشمند خود که شغل انبیاست مشغول باشد زیرا فقر مالی برای معلمی شرافتمند و نجیب که پایهگذار هویت ایران اسلامی است بسیار دردناک و ظلمی فاحش است اگر چنین شرایطی آماده شود نخبگان را میتوان جذب کرد.