۱۰ حقیقت جنحالی در مورد کنکور (تا تهش بخون و آرام بگیر)

درمورد کنکور خیلی جنجال هست. کنترل کردن استرس. افزایش سرعت یادگیری. افزایش ساعت مطالعه. ولی حقیقت این است که برای موفق شدن در آزمون سراسری به رفتارها و راه حل های عجییب غریب نیاز ندارید. در بعضی از موارد پیچیده و شلوغ کردن ذهن منجر به نتیجه نگرفتن در آن مساله می شود.

حقیقت ۱ کنکور :

تایم برگزاری آزمون خیلی محدود است. شما در دوران دبیرستان ۴ سال تلاش کرده اید و نتیجه ی این تلاش را باید در ۴ ساعت پاسخگو باشید.البته اگر از تاثیر معدل نهایی صرف نظر کنیم. یعنی تقریبا نتیجه ی هرسال در یک ساعت خلاصه می شود.و اگر این نسبت را ادامه بدهیم، مثل این میمونه که شما یک ۲۴ ساعت کامل، درس بخونید و سپس دانش شما در عرض ۱۰ ثانیه سنجیده بشود.

حقیقت ۲ کنکور :

چون زمان پاسخگویی به سوالات در کنکور خیلی محدود است، «دانستن مفهوم درس» تنها فاکتور موفقیت و کسب رتبه ی خوب در کنکور نیست. بیشتر از تسلط بر دروس و مباحث، چیزی که خیلی ضروری است، تسلط دانش آموز بر اوضاع و محیط است. خیلی از شماها بر «کتابهای درسی و تستی» تسلط کافی دارید، اما بر شخص «خود» تسلط ندارید. که البته ی دلیل اصلی ایجاد این مشکل خانواده و اقوام و موسسات هستند که طوری جلوه می دهند که انگار اگر قبول نشویم، می میریم. اگر بالفرض میمیریم خب که هیچی نمیشه!بیخیال!

اگر از یک رتبه ی تک رقمی وقتی که ۴۰ ساله شد بپرسند بهترین خاطره ی شما در زندگی و مهمترین تصمیم شما و..چی هست، بعید می دانم از کنکور و رتبه حرف بزند.

حقیقت ۳ کنکور:

به همان اندازه ای که بیداری مهم است، خواب نیز مهم است. لطفا بخونید نمیخوام حرف کلیشه ای تکراری بزنم. بر پایه پژوهش هایی که «کلی لمبرت» و «جان مدینا» در قرن ۲۱ انجام داده اند، در هنگام خواب و استراحت، مغز بدون فعالیت نیست. تست مشتق ای را که داوطلب کنکوری در حالت خودآگاه، در مدت نیم ساعت یکبار مرور میکنید، در زمان خوابیدن یا مراحل اولیه خواب، ده ها بار دوره شده و در مغز شما هک می گردد. پس شاید زمان خواب ما مهمتر از زمان بیداری برای یادگیری مطالب باشد. پژوهش هایی  که دانشمندان ناسا منتشر کردند و جان مدینا، در کتاب قواعد مغز بیان می کند، ثابت می کند که ۲۶ دقیقه خواب کوتاه مدت، راندمان مغز را ۴/۳ برابر می کند. یعنی افزایش ۳۳%

 

حقیقت ۴ کنکور:

کمک به همکلاسی و دوستان خود، شما را از رقبا عقب نمی اندازد. فشار و استرس کنکور، باعث میشه که داوطلب کنکوری کارهای عجیب غریبی انجام بدهد. یک کتاب تست خوب ، دی وی دی خوب و… که گیرتون اومد، زمانی که  دوست شما به خونه شما بیاد، سریع مخفی می کنید و آبی قلم چی را روی میز مطالعه خود می ذارید. (حداقل شلخته اش کنید که تابلو نشه)! خیلی از مشاوران و دبیران کنکور هم در گوش ما خوانده اند که آزمون سراسری، یک تست اضافه یا کمتر زدن است. ولی بایستی این حقیقت را قبول کنیم که مشکل اصلی داوطلب کنکوری در دو یا سه نفر از دوستان نزدیکش نیست. بلکه رقبای هر کس حدود دو هزار یا سه هزار نفری است که از لحاظ  سطح هوش و میزان مطالعه و .. ، در وضعیتی مانند ما قرار دارد و به راحتی می توانند رتبه ی ما را ۱۰۰۰ تا جابه جا کنند. (البته بستگی به رنج رتبه دارد برای کسایی که در فکر رتبه ۱۰ هزار هستند این تعداد ممکن است به ۶ هزار برسد و برعکس برای کسایی که در فکر رتبه ۴۰۰ هستند این تعداد به ۵۰۰ نفر می رسد)

وقتی شما سوال یا مبحثی را به دوست خود آموزش می دهید درک شما از آن موضوع خیلی بالا می رود. در طی این توضیحات به خیلی از نکات پی می برید که قبلا خودتان متوجه نبوده اید. و احتمالش خیلی کم هست که کسی که از شما یادمیگیرد،نتیجه ی بهتر از شما بگیرد.ممکن است بپرسید آقای دلیجه دوستم از من یادمیگیره ولی یاد نمیده. خب اشکالی ندارد، اون وقتی به شما یاد نمی دهد سطح درکش از اون مبحثی که بلده تغییر نمیکنه و خودش ضرر میکند.

وقتی به همدیگر کمک کنید، علم کل جامعه بالا می رود. و هم میزان اثر بخشی و کارایی مطالعه ی شما با اشتراک گذاشتن روش ها و منابع جدید بالا می رود و رقیب های اصلی خود را کنار می زنید.

حقیقت ۵ کنکور:

کنکور دو منبع اصلی دارد. اول : کتابهای درسی و دوم : سوالهای سالهای قبل

البته داوطلبانی که به فکر رتبه ی زیر ۵۰۰ هستند، حتما باید تست تالیفی و سطح بالاتر از کنکور های اخیر حل کنند.

سوالات کنکورهای اخیر بهترین منبع برای مطالعه ی شما می باشند. تست های ۱۰ سال اخیر حتما کامل مطالعه شود. وقتی شما فقط تست تالیفی بزنید، با مدل ذهنی و نگرش مولف آن به درس مربوطه نگاه می کنید. و اگر فقط تست های کنکور سالهای اخیر حل کنید با نگرش طراحان کنکور آشنا می شوید. ولی برای بچه های قوی چیزی که مهم است اینه که اونها باید برای حدود ۲۵% سوالات جدید خودشان را آماده کنند و نیاز هست از قالب ذهن طراحان سالهای اخیر بیرون بیاییند. بعضی از دانش آموزان می گویند سوالات ۱۰ سال اخیر را نمیخواهم حل کنم و میخواهم در دوران جمع بندی استفاده کنم. این روش کاملا اشتباه هست. شما طی یک سال خودتان را از مدل ذهن طراحان کنکور دور می کنید و در روزهای آخر می خواهید با آن مدل آشنا بشوید. بایستی از ابتدای شروع به مطالعه ی کنکور خودتان را با دید طراح کنکور آشنا کنید.

حقیقت ۶ کنکور:

طراح کنکور غذا می خورد. بچه دارد. دست شویی می رود. طراحان کنکور مثل خود ما هستند. انسانهای عجیب غریبی نیستند. هوش بالایی ندارند. زیاد حسابشون نکنید. در کنکور به آن ها ثابت کنید که شما باهوش هستید. وقتی سوالات را حل می کنید لحظه ی طرح شدن سوال را تصور کنید. سعی کنید ذهن طراح را حدس بزنید و مساله را حل کنید.

حقیقت ۷ کنکور:

شما اگر قصددارید در کنکورسراسری موفق شوید، مانند یک دانش آموز عادی فکر نکنید. وقتی تست می زنید، مثل یک انسان ناتوان و کم هوش رفتار نکنید و مدام به طراحان کنکور فحش ندهید که اینها از کدام …سوالات را درمیارند. من که بهشان فحش می دهم  کی جرات داره جوابمو بده ؟؟؟ 🙂 آهای طراح ….. فرض کنید شما طراح کنکور هستید. یک تمرین جالبی با دوستان خود انجام دهید. با سه چهارتا از دوستاتون از همدیگر کنکور بگیرید. یعنی هرشخص سوالاتی را از درس های مختلف طراحی کند و از همدیگر آزمون بگیرید. خواهید فهمید طراح فرد عجیبی نیست. میتونه مانند یکی از دوستان شما باشد.

حقیقت ۸ کنکور:

تمرکز بیش از حد، می تواند برای یک کنکوری مضر باشد. روز ۱۳ فروردین ۹۴ رفته بودیم تفریح.

من (حامد دلیجه) هر ساله از دهم تا سیزدهم فروردین دشت می روم. یک دانش آموزی زنگ زد، گفتم چرا ۱۳ نرفتید بیرون؟ گفت استرس کنکور دارم و می خواستم درس بخونم. گفتم شما اگر ۱ تا ۲۹ فرودرین را درس بخونی منتها ۱۳ بیرون بری،خیلی بهتر از حالتی است که کل ۱ تا ۲۹ فروردین درس بخوانید. کل صد در صد وقت خود را برای کنکور و درس خواندن نگذارید. اینکه هر ثانیه شما مهم است و سرنوشت شما تعیین می شود چیز دروغی است. تمرکز بیش از حد بازدهی مغز را پایین می آورد. فیلم ببینید. کتاب غیر درسی بخوانید. با گوشی بازی کنید. ورزش کنید. من خودم یک هفته قبل از کنکورم (سال ۸۸) به مدت ۲ روز رفته بودم آبشار. دبیر مدرسمون زنگ زد بهم کلی فحش و دعوا و…که مرد حسابی تو کنکور داری چرا بیرون رفتی. راستی اینم بگم صبح روز کنکور هم داشتم درس میخوندم. یعنی اینکه میگن روز قبل کنکور درس نخوانید و… چیز چرتی هست. هرجور که دوست دارید رفتار کنید. حدود ۲۰درصد از وقت روزانه ی خود را به کارهای غیر درسی اختصاص بدهید. قول میدهم بازدهی ۸۰ درصد باقی مانده طوری خواهد بود که از ۱۰۰درصد خالص درس خوندن بهتر باشد.

حقیقت ۹ کنکور:

من در کار کنکورم ولی حرف همیشگی بازاری های کنکور را نمی زنم. کنکور «سرنوشت سازترین راقعه ی زندگی شما» نبوده و نیست. وقتی سر شما درد نکند، نیازی نیست پیش بهترین متخصص سردرد دنیا بروید. کاری که موسسات و مشاوران و دبیران انجام می دهند این است که باعث میشن که سر ما درد بگیرد یا حداقل تلقین کنند که ما سردرد داریم. و آن ها از نگران کردن دانش آموزان پول در می آوردند. واگر داوطلبی استرس و نگرانی کنکور را نداشته باشد، خیلی ها بیکار می شوند. در کل اگر خیلی خیلی ضروری و نیاز نبود کلاس کنکور،مشاور کنکور،سی دی کنکور و.. نیازی ندارید. فقط در جد رفع اشکال میتونه کارساز باشه براتون.

اشتباهی که اکثر دانش آموزان انجام می دهند قبل از مواجهه با مشکل، به فکر حل آن هستند. آقاجان من (حامد دلیجه)وقتی ریاضیم خوب بود، خودم ۵-۶ کتاب تست خریدم و تست زدم و… ریاضی کنکورم هم ۱۰۰ زدم. نیازی به کلاس یا دی وی دی نیست. وقتی شما مشکل و استرس ندارید، نیازی نیست بابات از تابستون مشاور بگیره برات. وقتی شما کلاس کنکور ومشاوره و.. می روید استعداد و هوش شما رشد نخواهد کرد.برنامه ریزی زندگی شخصی را یادنخواهید گرفت و مجبورید زیر دست یک فرد کم هوش آن درس را یادبگیرید. حتی اگر با کلاس کنکور رشد کنید، به دلیل آن هست که چون پول داده اید، فکر می کنید باید رشد کنید. ولی اگر مغز خود را به کار بندازید با هزینه های کمتر و کارایی بهتر میشه درصد خود را افزایش داد.

حقیقت ۱۰ کنکور :

،تکلیف شما دانش آموزان، تعیین رویدادهای مهم زندگی و اقدام درست نیست. وظیفه دانش آموز، خوب درس خواندن، تست زدن، آموختن و افزایش توانمندی هاست. آماده سازی خود برای زمانی است که هنگام تعیین سرنوشت درست تصمیم بگیریم .نه که خود درس ملاک تعیین سرنوشت ما شودما باید با درس خواندن سقف خانه ی خود را آماده کنیم تا وقتی برف بارید، بتوانیم جمع کنیم. و در آینده باید یادبگیریم خانه را کجا بسازیم. چکار کنیم برف زیاد ببارد. چکار کنیم برف تبدیل به آب نشود. چکارکنم برف تمیز باشد. و….

مهندس حامد دلیجه ۱۵فروردین ۱۳۹۴

ریاضی ۱۰۰

۰۹۳۸۳۳۵۰۹۸۳

 استیو جابز، ریچارد برانسون، رالف لورن و ۱۲ نفر دیگر از کارآفرینان ثروتمند دنیا که از دانشگاه انصراف داده‌اند.

متاسفانه فرهنگ ما ارزش بیش‌ازاندازه‌ای برای مدرک دانشگاهی قائل است. والدین و آموزگاران به‌ندرت می‌توانند راه دیگری را برای دانش آموزان متصور شوند. افراد با تنبلی تمام از مدارک دانشگاهی‌شان به عنوان یک راه آسان برای به دست‌آوردن شغل استفاده می‌کنند؛ و معمولاً کسانی که به دانشگاه نمی‌روند، آدم‌های غیرمعمولی‌ای به نظر می‌رسند.

تنها راه برای غلبه بر این مدرک‌گرایی، درک این موضوع است که بسیاری از افراد موفق جوامع ما، مدرک دانشگاهی ندارند و به کسانی هم که دارند، اهمیتی نمی‌دهند.

در نهایت، واقعیت اقتصادی، بر ناکارآمدی اقتصادیِ فارغ‌التحصیلان دانشگاهی غلبه خواهد کرد. اما تا آن زمان، ما می‌توانیم با الهام‌گرفتن از کسانی که از تحصیل انصراف داده‌اند و به موفقیت‌های بزرگی هم رسیده‌اند، پیشرفت‌هایی داشته باشیم.

کسانی که از دانشگاه انصراف دادند و موفق شدند:

پُل آلن

انصراف: پُل آلن به مدت دو سال، دانشجوی دانشگاه ایالتی واشنگتن بود و بعد هم از ادامه‌ی تحصیل انصراف داد.

دست‌آوردها: آلن همراه بیل گیتس، مایکروسافت را در سال ۱۹۷۵ پایه‌گذاری کرد. ضمناً او بود که بیل گیتس را متقاعد کرد از ادامه‌ی تحصیل در دانشگاه هاروارد انصراف دهد. آلن علاوه بر سهمش در مایکروسافت، یک دوجین تیم‌های ورزشی حرفه‌ای، املاک و مستغلات فراوان، و سهام‌هایی در شرکت‌های رسانه‌ای و فناوری مانند استودیوهای دریم‌ورکس دارد.

 

ریچارد برانسون

انصراف: ریچارد برانسون مدرسه را در سن ۱۶ سالگی ترک کرد.

دست‌آوردها: برانسون برند ویرجین را –که شامل ویرجین رکوردز، ویرجین آتلانتیک، و صدها شرکت دیگر می‌شود– به یک قدرت جهانی تبدیل کرد، که باعث شد ثروتش به میلیاردها دلار برسد.

 

مایکل دل

انصراف: مایکل دل هم‌زمان با تحصیل در دانشگاه تگزاس در آستین، شرکت کامپیوتری‌ای به نام پی‌سی‌ز راه‌اندازی کرد، و بعد هم برای مدیریت شرکتش، از ادامه‌ی تحصیل انصراف داد.

دست‌آوردها: شرکت مایکل دل، بعدها به شرکت دل تغییرنام داد؛ و سال (۲۰۰۸) هم بیش از ۶۱.۴ میلیارد دلار ارزش داشت.

 

لری الیسون

انصراف: لری الیسون دو بار از دانشگاه انصراف داد. او به دو دانشگاه ایلینوی و شیکاگو می‌رفت، ولی هرگز مدرکی نگرفت.

دست‌آوردها: الیسون سرمایه‌ای ۲۰۰۰ دلاری را در سال ۱۹۷۷ به کار گرفت، تا چیزی را راه‌اندازی کند که بعدها شرکت اوراکل، دومین شرکت بزرگ نرم‌افزاری دنیا لقب گرفت.

 

دیوید گفن

دیوید گفن هرگز به دانشگاه نرفت.

دست‌آوردها: گفن به عنوان ثروتمندترین مرد هالیوود شناخته می‌شود. او اسیلم رکوردز و گفن رکوردز را پایه‌گذاری کرد، و بعدها هم همراه استیون اسپیلبرگ، دریم‌ورکس را تاسیس کرد.

 

استنلی هو

انصراف: استنلی هو تنها بعد از مدت کوتاهی، دانشگاه را ترک کرد.

دست‌آوردها: به عنوان «پادشاه قمار» شناخته می‌شود. هو تقریباً یک‌سوم تولید ناخالص داخلی ماکائو را در دست دارد.

 

مایک هودک

انصراف: مایک هودک دبیرستان را ترک کرد، و هرگز هم به دانشگاه نرفت.

دست‌آوردها: هودک موسس و مدیرعامل blip.tv، یک پلت‌فرم میزبان برای سازندگان محصولات ویدئوی دیجیتالی است. بلیپ اکنون با سرمایه‌گذاری خطرپذیر، پشتیبانی می‌شود.

 

استیو جابز

انصراف: استیو جابز تنها یک ترم در دانشگاه تحصیل کرد.

دست‌آوردها: جابز موسس و مدیرعامل شرکت اپل بود. او بزرگترین سهام‌دار عمده‌ی دیزنی بود. مجله‌ی فرچون، جابز را به عنوان قدرت‌مندترین تاجر آمریکا توصیف کرده بود.

وبسیاری از افراد معروف دیگر مارک زاکربرگ و…