اهمال کاری یا Procrastination به بیان ساده، تعلل ورزیدن در انجام کارها و به تاخیر انداختن تکالیف هست. بعضی وقتها در تعریف اهمال کاری میگن:
اهمال کاری یعنی اینکه کارهای ضروریتر را عقب بیندازیم و ترجیح دهیم که ابتدا کارهایی با ضرورت کمتر را انجام دهیم. به عبارت دیگر، کارهایی که لذت انجام آنها بیشتر یا رنج انجام آنها کمتر است را در فهرست فعالیتهای خود – مستقل از اهمیت و ضرورت آنها – در اولویت قرار دهیم.
یعنی شبکه های اجتماعی برایت لذتش بیشتر هست و رنج کمی دارد اون را در اولویت قرار میدی و بی خیال درس و کنکور میشی!
شاید بتواند یکی از ریشه های اهمال کاری را این دانست که دانش آموزان به جای اینکه به اثرات بلندمدت تصمیمها و رفتارهای خود فکر کنند، به صورت کاملاً غریزی ترجیح میدهند رفتارهای لذت آفرین را انجام داده و از رفتارهای رنج آور دوری کنند.
انسان در تصور و تخمین آینده خطاهای بسیاری را مرتکب می شود و نمیتواند به درستی حدس بزند که وقتی کار امروز را به فردا میاندازد، فردا چه احساسی را تجربه خواهد کرد. شاید اگر میتوانست تلخی و سختی احساس فردا را به درستی پیش بینی کند، کارهایش را در زمان مناسب انجام میداد و به سمت اهمال کاری نمیرفت.
مثلا خود من (حامد دلیجه) از اینکه در دوران راهنمایی و دبیرستان برای زبان انگلیسی ام اهمیت زیادی قائل نبودم امروز پشیمان هستم و بخاطر رنجی که یادگیری اش داشت اهمال کاری به خرج داده بودم.
تعریف اهمال کاری از نظر روانشناسی :
اهمال کاری و به تعویق انداختن را زمانی میتوان به عنوان یک مشکل و اختلال رفتاری مورد توجه جدی قرار داد که سه شرط داشته باشد: اول اینکه موجب کاهش کارایی شود. دوم اینکه ضروری نباشد. سوم اینکه در کل موجب تاخیر در انجام فعالیتها شود.
با وبسایت ریاضی صد همراه باشید …..
به عبارتی اگر شما باید تا فردا یک هدیه برای تولد دوستتان بخرید و امروز هم جمعه هست و کار دیگری ندارید، عقب انداختن خرید هدیه از صبح به ظهر یا عصر – حتی اگر به نیت استراحت بیشتر باشد – مصداقی از اهمال کاری نیست.
اما اگر در مدرسه هستید و برای خودتان میچرخید و در و دیوار را نگاه میکنید و در همان حال دوستانتان منتظر هستند که به سراغشان بروید و انجام پروژه درسی را آغاز کنید، باید بپذیرید که به صورت جدی گرفتار اهمال کاری هستید.
تبعات منفی زیادی برای اهمال کاری شمرده شده است که از جمله آنها میتوان به استرس، اضطراب، احساس گناه، ایجاد بحران یا تصور وجود بحران، کاهش سلامت و همینطور کاهش خروجی مفید و بهره وری اشاره کرد.
بهتر است به جای فرار از اهمال کاری آن را به شکلی مدیریت کنیم.
با اهمال کاری اینه که همیشه لیستی از کارهایی که بهشون علاقه دارم(که غیر ضروری هم نیستن) توی ذهنم دارم و سریعا به اونا می پردازم، شاید بشه کارهای بهتری هم کرد ولی بهتر از هیچ کاری نکردنه و ترجیح میدم با این روش شروع کنم تا بیشتر برای انجام کارهای ضروری تر تشویق بشم.
پیشنهاد می کنم دیگر دانش آموزان اگر احساس می کنن که اهمال کارن فکر کنن که به چه کاری علاقه دارن و ازشون یه لیست درست کنن.
بعد که هر وقت خواستن از زیر کارشون در برن! سریع انجامشون بدن، اگر خودتون روش بهتری داشتید اون را انجام بدید و تو نظرات هم به ما بگین!.
یکی از دلایلش هم میتونه نحوۀ غلطِ اولویت بندی هامون باشه و اینکه به دلیلِ عدمِ تشخیصِ درستِ ضرورتِ انجامِ کارها و متعاقبِ اون ، عدمِ زمان بندیِ درستِ کارهایی که باید انجام بدیم ، مشکلِ زمان بندی و در نتیجه اولویت بندی پیدا می کنیم و همین امر باعث میشه مدام ، کارهامون رو به تعویق بندازیم و عملاً همین مطلب ، یک نوع سیکل معیوب رو پدید میاره که متشکل از انبوهی از کارهایِ رها شده و نیمه کاره هست . متاسفانه تکرارِ بیش از حدِ این شیوه باعث میشه که مدلِ ذهنیِ ما تغییر کنه و تبدیل به فردی میشیم که عملاً اهمال کاری به تیپِ شخصیتیمون تبدیل میشه و به نوعی ، معتادِ به اهمال کاری میشیم و در این مرحله ، رهایی از بندِ اهمال کاری ، بسیار سخت و تنش زا خواهد بود
اهمال کاری، به صورت ناخواسته با «عزت نفس» رابطه مستقیم دارد. نتیجه تداوم آن در بلند مدت، ایجاد یک عادت قوی است که آرام آرام با تنزل ِ عزت نفس آدمی (و تاثیر ویژه در ناخودآگاه فـرد) جاده ای پیش رویش قرار می دهد که خود فـرد، فـردا و فـرداهایی نوینی خواهد ساخت
فردا (آینده ای) نوین!! که نه لزوما به صورت حاد، خطرناک و اختلال آفرین باشد، بلکه از دست رفتن فرصت های نو و کاهش بهـره وری در طول زمان از دستاوردهای منفی نه چندان ملموس آن خواهد بود که فرد اهمال کار ، شخصا برای خودش به ارمغان آورده است.
منبع : ریاضی ۱۰۰