در سالهای پیش، بهترین روش تغییر رفتار ما نصیحت و پیشنهاد بود. اینکه کمربند ایمنی را ببندیم. به مراسم صبجگاهی مدرسه برسیم. آشغال تو حیاط مدرسه پرت نکنیم. مشق هامون را به موقع بنویسیم و ….
اما در جامعه ی قرن ۲۱ ای همه قبول کرده ایم که نصیحت و پیشنهاد دیگر کمک کننده نیست. و به نظر می رسد بهترین روش این است که محیط اطراف ماو افکار انسان ها را جوری طراحی کنیم که رفتارهایی که ما میخواهیم را از خود بروز بدهند. وآن ها فکر کنند انتخاب می کنند. و بحث خیلی جالب و جنجال برانگیزی در حوزه ی رفتارشناسی انسان ها بوده که آیا ما باید به خودمان حق بدهیم که با روش های گوناگون بدون اینکه مردم بفهمند، آن ها را وادار به انجام کاری کنیم!
در امر سیاست و بحث های کلان نیز بسیار از این کارها انجام می شود. و جامعه ی کشور را طوری طراحی می کنند که مردم فکر کنند دارند انتخاب می کنند. و باعث پدیده ای میشه که بنده ( حامد دلیجه) اسم آن را جبر توهم اختیار برای انسان ها نامیدم. یعنی اینکه فکرکنیم اختیار داریم خودش نوعی جبراست.
در وبسایت ریاضی ۱۰۰ طبق قولی که داده ایم همیشه چندگام فراتر فکر خواهیم کرد و فقط به نتیجه ی مشکلات فکر نمیکنیم.
متاسفانه خیلی جاها این تغییر رفتار ما با ترس همراه هست. اگر مشق ننویسی زهرا نمره اش از تو بیشتر می شود. اگر کلاس تست مهندس دلیجه نری و تراز بالا نیاری وای پزشکی قبول نمیشی. اگه تو دانشگاه خوب تهران قبول نشی جواب خاله و عمه را چی بدیم؟؟ بنده به عنوان مشاوری که مهندسی سیستم خوندم ، می دونم شما از بعضی رفتارهای والدین خود راضی نیستید و دوست دارم شیوه های درستی که منجر به تغییر رفتار شما کنکوری های عزیز بشه را بگم.
خیلی از جواب مشکلات و استرس های ما لابلای کتاب تست ها و دفترخاطراتمان هست و حتی ببخشید دست نوشته های روی دیوار دست شویی مدرسه،آموزشگاه که زیاد دیده میشه! یبار تو دفتر میدان انقلاب خودم دیدم!
خب الان وقتش شده چندتا مثال کاربردی بزنیم :
مثال اول » فرض کنیم شما وقتی درس میخونی حواست به عکس های دیوار اتاقت پرت میشه. مادر ما میگه حواست را به عکس ها پرت نکن و یا عکس های دیوار اتاقت را بردار ، چیکار کنه ؟؟ باید عکس آزمون قلم چی که تراز کمی گرفتیم گوشه ی آن تابلو بچسباند.
این یعنی تغییر محیط و ساختار به نحوی که رفتار ما تغییر کند. خودتان هم میتونید این کار را انجام بدین و از شر این همه نصیحت و توصیه راحت بشین.
مثال دوم » فرض کنیم شما وقتی سرکلاس هستی از پرسیدن سوالاتی که نفهمیدی خچالت میکشی. خب به نظرت محیط یا نگرش را چطور تغییر بدهیم که این مشکل شما حل بشه ؟؟
منم نمیدونم بذار فکر کنم! ……………………..
……………
بعد از کلاس از یکی از دانش آموزها که خجالتی نیست همین سوالت را بپرس اگه جواب داد که هیچ، اگر نداد جلسه ی بعدی اون از معلم خواهد پرسید.
یا میتونید صندلی های جلوتر بشینید. وقتی صندلی جلو می شینید احساس راحتی بیشتری با معلم دارید و استرس و خجالت شما می ریزد.
یا اینکه یجوری با علایم چهره یا خم کردن ابرو کاری کن معلم از شما بپرسه فلانی متوجه نشدی؟؟!!
مثال سوم » فرض کنیم شما وقتی تست می زنید گزینه ها را جا به جا می زنید. خب مشاور یا پشتیبان میگه فلانی حواست را جمع کن دیگه اشتباه نزن(همون نصیحت). خب حالا پیشنهاد ریاضی ۱۰۰ چیست ؟
یک پاسخنامه برای خودت بساز که فاصله ی گزینه ها زیاد باشد. و پرینتش کن.
وقتی توخونه تست میزنی از اون پاسخنامه استفاده کن و چون فاصله ی گزینه ها زیاده حواست را بیشتر جمع خواهی کرد و بعد از مدتی در آزمون اصلی خود به خود با دقت بالایی انتخاب خواهید کرد.
فکرکنم مثال ها کافی باشند و متوجه شده باشید. اگر مشکلی داشتید که تا الان با نصیحت و توصیه ی والدین و مشاور حل نشده در نظرات بگین تا ایده ی عملی بدهم.
موفق باشید- مهندس حامد دلیجه- ۶ فروردین ۱۳۹۴
۰۹۳۸۳۳۵۰۹۸۳
من یه مشکل بزرگ دارم که با نصیحت والدین و مشاوران و …اصلا درست نمیشه
کلا درس نمی خونم (:
سال دومی هست که قراره کنکور بدم
لطفا راهنمایی کنید
ممنون (:
درود مریم خانوم
نخون خوب
ممنون که به وبلاگم سر زدید,اگه
دوست داشتید ادامه رمان هم دنبال کنید هر روز یه قسمتشو میذارم , نظر هم فراموش نشه.
مهندس سلام من چند هفتس نمیتونم درس بخونم تا کتاب رو میارم یه دفعه میرم سراغ مهمونا یا گوشی کمکم کنید
برنامه شما شروع شد.کمبودهای قبلی جبران خواهد شد
چطور باید پدر و مادرمون رو متوجه کنیم که فضای کنکوری رو واسه ما آماده کنن؟؟؟
مثلا ما از اول تابستون تا حالا یا مهمونیم یا مهمون داریم و من با شرایط زندگی که دارم چون خیلی درس نمی خونم دلم نمیخواد بقیه فکر کنن که من خیلی دارم درس میخونم واسه همین بر خلاف تمایلم و حرف مردم به مهمونیا میرم.
چکار کنم که واسم مهم نباشه بقیه درباره درس خوندنم چی فکر میکنن؟؟؟
ببین عزیز من
اینکه پدرومادرتون میرن مهمونی- و اگه شما خونه بمونی درس نمیخونی- و چون نمیخوای بقیه فک کنن که میمونی و میخونی- نمیمونی و میری و نمیخونی-
چه فعل هایی 🙂
کاراشتباهی هست.با اطرافیانت کاری نداشته باش. اگه شما رتبه ی خوبی بیاری فقط یکی دوماه اطرافیان باهات کاردارن.بعدش دیگه فراموشت میکنن. پس چرا میخوای برای همچنین افرادی ارزش قایل بشی؟
اونها فقط به تو به عنوان یک سرگرمی و پرشدن اوقات بیکاریشون توجه می کنند. که محفل سخنانشون گرم بشه- درسته این بین ممکنه افرادی دلسوز پیدابشه- ولی اون فرد دلسوز حتما شروع به کمک کردن خواهد کرد.
اگه یکی بگه فلانی بخون-فلانی چقدر میخونی و… بدون اون تورا واقعا دوست نداره.
اما اگه یکی گفت خب اگه مشکل داشتی من هستم ها- میخوای مشکل درس نخوندنت را باهم حل کنیم؟ بیا برنامه ی تلوزیون نفرات برتر رو نشون میده و…. اون تورا واقعا دوست داره.
یعنی فقط به حرف کسایی توجه کن که واقعا واقعا عملی بخوان بهت کمک کنن.
اینجا برو مطالبش را بگرد. مطالب بیشتری پیدا خواهی کرد.
درضمن پیگیر سایت باش همیشه 🙂
این فایل صوتیم گوش بده