مدتی هست که در سایت ریاضی صد مطلب ننوشتم ولی خب شروع کردم 🙂
دراین مقاله انگیزشی میخواهیم درسهایی از بهترین بازیکن بیست سال اخیر فوتبال را بهتون یاد بدم.
شاید بگویید بهترین بازیکنان مسی و رونالدو هستند. شاید بزرگترین مشکل امثال مسی و رونالدو، همان چیزی باشد که مارادونای بزرگ وقتی که حواسش نبود گفت: «او خوب است، اما شخصیت کنترل یک تیم را ندارد.اما زیدان، شخصیت کنترل یک تیم را داشت. انگارمال سیاره ی زمین نبود.»
ادگارد داویدز، درباره اش می گوید «زیدان، در یک ثانیه فکر می کرد و در ثانیه بعد، فکرش را اجرا می کرد و همیشه توپ را را از دردسر نجات می داد.» اما بهترین جمله ای که از یکی از هم تیمی های زیدان شنیده شده و موضوع این نوشته شده است،
چنین بوده است:
خب میخواهیم یاد بدیم که شما هم مثل او باشید: شما دانش آموز هم می تونی فوق ستاره ای مانند او باشید و کلی کار انجام بدی و در هر زمان در زندگی بدونید چطوری از مهارت هاتون استفاده کنید.
برای آغاز راه ، باید از این دو اصل، آگاه باشید :
» اصل اول : باید بدونید که از توانایی های علمی خود میخواهید چطوری استفاده کنید.
» اصل دوم : بدون اینکه کسی به شما دستور بدهد، بدونید که باید چطوری و کی درس بخونید.
اگر این دو اصل را بتونید انجام بدید در زندگی خود گام های اصلی زیدان شدن را طی میکنید. ولی خب کلی گام های فرعی هم هست که در ادامه خدمتتون میگم. ولی باید به ریاضی صد قول بدید که چیزایی که میخونید رو در زندگی درسی خود استفاده کنید
گام اول | تیز و باهوش باشید
بهترین تعریفی که از تیزبینی میشه کرد اینه که : استعداد یافتن جایگزین ها.
این که بتوانید جایگزین ها را کشف کنید یک چیز است و این که استعداد این کار را در خودتان پرورش دهید و چنین استعدادی همیشه در خدمت شما باشد، چیزی دیگر.
مثلا این جایگزین میتونه این باشه که وقتی میری کتابفروشی سریع بتونی کتاب خوب بجای کتابی که دیگه منتشر نمیشه پیدا کنی. مثلا این جایگزینی میتونی یک روش حل برای تیپ خاص سوال مجانب باشه. این جایگزین میتونه درست کردن برگه هایی برای لغت زبانت باشه و در دیوار دست شویی نصب کنید 🙂
گام دوم | باید بدونید با توپ چکار کنید
باید طوری مهارتهای تست زنی و مطالعه را یاد بگیرید و در باطن خود فرو ببرید که مانند ضربان قلب یا نفس کشیدن بصورت نا خودآگاه بشن. رتبه های برتر در حل تست به این مرحله میرسن. باید مورد اعتماد دوستاتون در حل مسایل باشید و به جایی برسید کسی به حل شما جرات ایراد گرفتن نداشته باشد. حالا مهم نیست تست سخت بشه یا تیپش عوض بشه شما فردی هستی که بازی با توپ رو بلدی.
سوالات تستی مانند توپ هست. باید بازی باهاش رو یاد بگیری
گام سوم | شطرنج باز ماهری بشید
باید مانند زیدان بتونید حرکات بعدی حریف رو بخونید. باید هدف طراح کنکور رو بدونید. باید روش دریبل طراح رو حدس بزنید.
باید حرکات ذهن طراح را حدس بزنید و براشون برنامه داشته باشید. شما باید قدرت فکر و اجرای سریعی داشته باشید.
گام چهارم | روی مشکل تمرکز نکنید. روی راه حل تمرکز کنید
سلویی، نابغه جهان زیست شناسی، گفته است:
داوطلب کنکوری نیاز به انرژی زیادی برای حل مساله دارد. پس انرژی خود را روی سختی سوال یا کاش میخوندم و… تلف نکنید.
وقتی بازیکن تکنیکی جلوتون قرار میگیره به بازی پاش خیره نشید. سعی کنید به توپ خیره بشید و سعی کنید توپ را بدزدید.
گام پنجم | فاصله فکر و اجرا را به مینیمم برسانید
انسان گاهی اوقات میداند راه درست چیست ولی مدام صبر میکند تا بلکه مانعی پیدا کند که حرکت نکردنش را توجیه کند.
همه چیز از پیش مشخص هست.
فقط کافیست مصاحبه ی نفرات برتر کنکور را بخوانید تا بدانید که آنها اهل عمل بودند و وقتی تصمیمی می گرفتند زود اجرا میکردند.وقتی کاملا درک کردید روش شما درست هست اجراش کنید و توپ را پاس بدید.
برای این کار من حامد دلیجه خودم یک روشی دارم،آن هم این هست که به خودم دستوراتی میدم که تا الان در زندگیم انجام ندادم و به خودم قول میدم که زود انجامش بدم. اون دستورات هم بداهی بدون فکر به ذهنم میاد. مثال میزنم تا متوجه بشین.
مثلا میرم لیوان رو پر از خاک میکنم و سپس لیوان را میشورم. مثلا میرم آدامس را بدون اینکه بجوم بصورت سالم در سطل زباله می اندازم. یا اینکه پامیشم ۱۰ تا شنا میرم. دستوراتی آنی به مغزم میدم و سریع انجامش میدم. سعی کنید روزی حدود ۵ تا از این مدل دستورها به خودتان بدید، بعد از حدود ۱۰ روز به طرز عجیبی فاصله ی حرف تا عمل شما در درس خواندن کاهش پیدا میکند. پس دستوراتی به خود بدید که تا الان در زندگی تجربه نکرده باشید.
گام ششم | دراین مرحله باید مانند بیگانگانی از سیارات دیگر باشید 🙂
اوه اوه اوه- آقای دلیجه چه خبره ؟ ↓
ناگهان استاد به شاگردش گفت که جوهر تمام شده و برود و جوهر درست کند. شاگرد هم پی نخود سیاه رفت و تا برگشت، دید که تابلو مثل همیشه، تمام شده و یک شاهکار است.
علت را پرسید. استاد گفت که : حضور تو در این جا، باعث شده بود تا من نتوانم طبیعی و مثل همیشه کار کنم. حضور تو به عنوان یک ناظر، به من استرس وارد می کرد و مرا از انجام طبیعی کار و ترس از نگاه و تایید یا تکذیب تو، وارد می کرد. اما وقتی که تو رفتی، من به طور ناخودآگاه شروع به انجام کار همیشگی ام کردم؛ در نتیجه بدون هیچ نگرانی ای، کارم را مثل همیشه انجام دادم.
واقعیت اینه که حضور دیگران و ترس از نظرات آنها، می تواند بازدهی طبیعی ما را خدشه دار کند.
باید یاد بگیرید دیگران را نادیده بگیرید. باید کاری که دوست داری انجام بدی و برای شما مهم نیست دیگران خوششون میاد یا نه.
اگر لازم باشد پنالتی را چیپ بزن. اگر لازم باشد مثل بازی ایتالیا با سر برو رو شکم بازیکن. اگر لازم شد توپ را رد کن جاخالی بره هم تیمی بعدی. خلاصه اینه باید کاری که من حامد دلیجه انجام میدهم را انجام بدید. یک لحظه خودتان را بیرون از زمین تصور کنید و به زمین کوچولو نگاه کنید. بعضی شب بیداری ها باعث تقویت این فکر میشه و بهتون توصیه مکینم.
در وبسایت ریاضی صد ما اجازه نمیدیم رویای رتبه برتر شدن را فراموش کنید 🙂
مهندس حامد دلیجه
سلام خسته نباشید
در مورد برنامه ریزی کنکور ۹۶ منابع آموزشی و تست معتبر صحبت می کنید