مهدی اخوان ثالث: باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟
این شعر رو حفظ کردید دیگه ؟؟
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر؛ با آن پوستین سردِ نمناکش.
باغ بی برگی،
روز و شب تنهاست،
با سکوت پاکِ غمناکش.
سازِ او باران، سرودش باد.
جامه اش شولای عریانیست.
ور جز اینش جامه ای باید.
بافته بس شعله ی زرتار پودش باد.
گو بروید، هرچه در هر جا که خواهد، یا نمی خواهد.
باغبان و رهگذران نیست.
باغ نومیدان
چشم در راه بهاری نیست
گر زچشمش پرتو گرمی نمی تابد،
ور به رویش برگ لبخندی نمی روید؛
باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟
داستان از میوه های سربه گردونسای اینک خفته در تابوت پست خاک می گوید.
باغ بی برگی
خنده اش خونیست اشک آمیز
جاودان بر اسب یال افشان زردش می چمد در آن.
پادشاه فصلها، پائیز
که با درد موافق شده است
عاشق نشدی وگرنه می فهمیدی
پاییز بهاری است که عاشق شده است
تلاش کنید زیبایی حیوانات را از نگاهی دیگر توجه کنید.
تصاویر روباه و گوزن و.. را نگاه کنید چقدر صادق هستند!
می دونم تصاویر اونقدر زیباهستند که موندید کدوم را به عنوان بهترین انتخاب کنید.
فصل عوض می شود
جای آلو را خرمالو می گیرد
جای دلتنگی را دلتنگی …
(علیرضا روشن)
پاییز تنها فصلی است که برای دوستدارانش فرش قرمز پهن می کند،
از بس که عاشق است،
بارانش را ببین ،
عاشقانه ،بی بهانه ،
فقط برای دل پاییز پرستان می بارد.
پاییز ریاضی صدی ها پرمهر و باران باد
منبع : ریاضی صد