عزیزانی که قسمت های قبل را مطالعه نکرده اند، این مقاله قسمت چهارم می باشد.

لطفا با کلیک روی قسمت های پیشین آن ها را به ترتیب مطالعه کنید و سپس این مقاله را مطالعه کنید.

 

• قسمت اول 
•  قسمت دوم  
•  قسمت سوم 
• قسمت چهارم
  

  ⇓

 

توجه مهم : لطفا روی کلماتی که با رنگ دیگر متمایز شده اند کلیک کنید تا موضوع مربوطه ی ویژه باز بشود

 لطفا با کلیک روی قسمت های پیشین آن ها را به ترتیب مطالعه کنید و سپس این مقاله را مطالعه کنید.

۱

۲

۳

شکستن محدودیت ها

امروز میخواهم از شما کنکوری های عزیز سوالاتی بپرسم. بعد از این سوالات متوجه میشین چجوری دیدگاه شما نسبت به کنکور و رتبه تغییر می کند.

یادت میاد قسمت قبلی قرار بود که یک تاریخی مشخص کنی که ترازت را تا آن تاریخ به فلان قد برسونی (مثلا تا ۳۰بهمن تراز ۶۵۰۰)

در واقع من فکر میکنم ترازی که شما روی کاغذ نوشتی بیش از اندازه ای است که شما فکر می کنی. به نظر من شما اون تراز را خیلی ارزشمندتر از حد واقعی خودت میدونی. شما الان یا اعتراف کردی یا نکردی . به هر حال از دیدگاه خودت ارزش شما تراز بیشتر از ۶۵۰۰ نیست. شما ممکنه بگی خب آقای دلیجه من خودم را میشناسم دیگه. میدونم چه مباحثی بلدم و چه کلاس هایی دارم شرکت میکنم و قراره چه مباحثی هم بخونم و تست حل کنم.

مممم، چیزی که شما میگی تا حدودی صحیح می باشد اما این نکته را توجه نمکنی که شیوه ی برخورد شما با کنکور و رفتارهای شماست که دانش و شرایط فعلی شما را ساخته است.

 

بزرگی میگه : تمام رویدادهای زندگیت تصویر آینه ی اندیشه هایت هست.

 

درواقع سرنوشت شما همان آینده ای است که خودت میسازی و قراره در روزهای آتی بسازی.

اگر همیشه درگیر این باشی که بگی فلان معلم،فلان کتاب،فلان دی وی دی،فلان همایش،فلان اتاق مطالعه و..(که همه ی این ها عوامل بیرونی در کنکور شما )هستند که سرنوشت شما را مشخص می کنند، نمیتونی موفق بشی عزیز من.

همه ی اتفاقات زندگی حاصل رفتارهای ماست و رفتارهای ما حاصل اندیشه های ماست. از این به بعد یخورده دیدتان را نسبت به زندگی و تاثیر عوامل تغییر بدهید. شما در خیابان یک عکسی در ویترین مغازه ای میبینی و یک اندیشه ای در فکرت رد می شودو چندساعت بعد که میایی خونه همان اندیشه باعث می شود که در جواب فلان سوال مامانت فلان جواب را بدهی. خوب توجه کن از این بعد خواهی فهمید که اندیشه های لحظه ای و گذرای زندگی رفتارهای ما را می سازند که همانا شخصیت و سرنوشت ما می شود.

هرچیزی که در این زندگی برای شما اتفاق می افتد ثمره ی تفکر شماست. شده تا حالا بگین برای افرادی که جیب مردم را می زنند گزینه های دزدی خوبی هم فراهم میشه براشون ولی برای افراد عادی گزینه دزدی فراهم نمیشه- نه عزیز اون دزد در تفکر خود دنبال فرصت دزدی هست و بهش میرسه.

پس اگر میخواهی تراز و رتبه و مهم تر زندگی خودت را تغییر بدهی ابتدا باید تفکر خود خود را تغییر بدهی.

شاید بخورده خنده دار بیایید و باور نکنی. افرادی که منطقی هستند و در اصطلاح خردگرا هستند این موضوع را رد میکنند. اما جالب است شماها بدانید انسان هایی که بشریت را متحول کردند با تفکر خردگراها مخالف بودند!

حواستون باشه ما قصد توهم زدن و رد کردن منطق را نداریم. ما میخواهیم شیوه ی تفکر خود را تغییر بدهیم و سپس اگر لازم شد از ابزارهی منطقی و عقلی نیز استفاده کنیم.

در اکثرا موارد استدلال و منطق مانع پیشرفت و موفقیت بوده – مثلا مگه با عقل جور در میاد صحبت با انسانی که کیلومترها فاصه داره؟ مگه با عقل جور درمیاد همون آدم رو ببینی آنلاین؟ مگه با عقل جور درمیاد اتاق سرد بشه و گرم بشه و پرواز کنیم و…

میبینی؟؟

تمام اتفاقات مهم بشر در نگاه اول با عقل جور در نمیاد. الان چون روزانه میبینی به عنوان امر بدیهی پذیرفتی ولی اگه تلفن نبود، همین انسان قرن ۲۱ (همین شما) نمیخندیدی به همچین موضوعی؟

انسان های موفق هیچ وقت اجازه نمی دهند عوامل بیرونی و محیط کار آن ها را مختل کند. تمام کسانی که رتبه ی برتر کنکور شده اند از ته دلشان ایمان داشتند که می توانند رتبه ی برتر شوند.

خب برگردیم به ترازی که برای آزمون مثلا ۳۰بهمن نوشته بودی که مثلا ۶۵۰۰ بشوی

وقتی ۶۵۰۰ را انتخاب کردی قاعدتا بزرگترین ترازی نبود که به ذهنت اومده-درسته ؟(مغزت به ۷۰۰۰ و ۷۵۰۰ هم چند لحظه فکر کرده ) بهم بگو بزرگترین ترازی که به ذهنت خطور کرد اون لحظه چند بود؟ بگو؟ (مثلا ۷۴۰۰)

خب عزیزم چرا اون را ننوشتی؟ فکر کردی با استعداد و مدت زمانی که داری نمیتونی بهش برسی؟ اگر مغزت عوض نشه تراز کارنامه هایت هم عوض نمیشه. خب! بیشترین ترازی که برای شما قابل حصول هست را بنویس،این دفعه توقع خودت را بالاببر

خب مثلا قبلا که ۶۵۰۰ بودی الان میگی ۷۲۰۰

هوراااا!! آفرین مهندس-آفرین دکتر-ایول

درمدت چند ثانیه ترازت ۷۰۰ تا رشد کرد!

ممکنه بگی آقای دلیجه ما ترازمون هنوز قبلی هست چرا جو میدی؟؟

الان مثل این است که تو بهش رسیدی چون نگرش و چشم انداز شما الان وسیع شد و داری قدم های بزرگتری برمیداری

پیشرفت خارق العاده ای نبود -ولی خب به هرحال پیشرفت مغز شما قابل تحسین است و همه چیز که یک دفعه نمیشه!

مغز شما طرح و معماری یک خونه هست و خود شما و رفتار شما آن خانه-اگر طرحش قشنگ نباشه از خونه چه انتظاری داری؟

تمامی دانشمندان قرن جدید ادعا دارند که اگر محدوده ی فکری خود را گسترش بدهید، محدوده ی زندگی شما گسترش می یابد.

وقتی محدودیت های ذهنی خود را حل کنید، محدودیت های دنیای واقعی شما نیز حل می شود. من با تجربه ای که خودم در کنکور و دانشگاه و کار دارم قسم میخورم که این شرایط را تجربه کرده ام و نتیجه داد.

دنیای شما به طرز عجیبی تغییر می کند. خودت میدونی دیگه  وقتی که انسانها به جایی می رسند باز عطش دارند؟؟ مثلا اگه بابات یک گوشی بخره به قیمت ۵۰۰هزار تومان بعد از ۲ماه گوشی ۱ میلیونی میخواهی ؟؟ این چیزی که من میگم اینجوری نمیشه! یک لذتی داره که احساس میکنی این با بقیه ی تجربه ها فرق داره- امتحان کنید.

حالا ممکنه بگید آقای دلیجه باشه قبول من میخوام شروع کنم به حل محدودیت های ذهنی خودم. چیکارکنم؟؟ میگی چطوری بفهمم محدودیت های ذهنی شخص من چیا هستند؟ وچطوری حل بشن؟ (میبینی! حتی منی که اون را اجرا کردم حرفهام داره  برایت جذاب میشه و میدونم ته دلت چی میگذره و مثل بقیه ی متن ها نیست که بگی خب اینجاش چی میشه؟یخورده اینجاشو باز کن و..)گوش گن!

اگه دقت کرده باشی یخوردشو الان بهت گفتم. وقتی که تراز ۶۵۰۰ را نوشته بودی (برای ۳۰ بهمن) اون شد واقعیت شما و بصورت جملات واقعی داشتی برای من بیان میکردی که حد شما این هست. خیلی جالب هست که وقتی داشتی به ۶۵۰۰ فکر میکردی به یک سری محدودیت هایی فکر میکردی که اونها محدودیت های دنیای واقعی شما شد!

کنکور و آزمون دربرابر محدودیت های ذهنی شما کم می آورد. وقتی شما مشکل دبیر شیمی داری، علم شیمی و تست زنی شیمی شما کم میاره و قبول میکنه. وقتی شما نمیتونی تست ریدینگ زبان بزنی، محدودیت ذهنی شما باعث این موضوع شده!

مغز آگاه و نا آگاه شما به شکست در برابر محدودیت ذهنی شما تن می دهد. دانش آموزانی که پشت سر هم غر می زنند که این مشکل را دارم- اون مشکل را دارم- وای چیکار کنم و… درواقع همیشه دارند در برابر محدودیت های ذهنی خود شکست می خورند.

میبینی؟؟ ما داریم یک پله بالاتر  فکرمی کنیم که با مغزمان از مشکل پیشگیری کنیم.

افرادی که رتبه ی برتر را می آورند، خواسته یا نا خواسته قوه ی تصویر ذهنی بالایی دارند.

خب الان میخواهیم تمرینی انجام بدهیم برای افزایش قوه ی تخیل و تصویر ذهنی

 

خب یک کاغذ سفید بردارید و نگرش صعودی و مثبت داشته باشید. و مثل تعریف توابع صعودی ریاضی همه چیز باید افزایشی باشد.

در مهندسی صنایع (رشته ی دانشگاهی بنده در امیرکبیر ۸۸-۹۲) به این امر بهبود مستمر،کایزن،بمباران ذهنی و.. می گویند.

همیشه جا برای بهتر شدن وجود دارد. همیشه میتونیم زندگی را از اینی که هست بهترش کنیم. همیشه میتونیم پرتی ها را حذف کنیم.

خب چون شما کنکوری هستید از بحث مهندسی برمیگردیم به بحث کنکور شما و با کنکور تمرین را ادامه می دهیم.

بهترین رتبه ای که میتونی بیاری را روی کاغذ بنویس. خب شاید نوشتید رتبه ی ۲۰۰۰

میگی خب این آخرش بود آقای دلیجه!

شاید اینطور باشد ولی به نظر من این بهترین رتبه ای هست که شما میتونی تصور کنی- در عمل میتونی به بهتر از اون برسی که الان یک سری محدودیت هایی نمیذاره بهتره را تصور کنی برای خودت. جرقه زدن لحظه ای منظورم نیست ها اونجوری همه میگن ۱

نه. منظور من اینه خودت را لیاقت اون جایگاه بدونی و اونجا خودت را به معنای واقعی تصور کنی.

این رتبه  ی ۲۰۰۰ به نظرم سطح پایین هست و اکثر کنکوری ها با تلاش خوب می توانند به اون برسند. شمایی که وبسایت ریاضی ۱۰۰ میایی نباید مثل دیگران باشی

باید سطح فکری خودت را ببری بالا برای بهترین ها

ولی هرچی که بود و فکر میکنی- به بنده ی حقیر اجازه بده به شما تبریک بگویم- واقعا تا الان خوب پیشرفت کردید. نگاه کن به انتظارات و گسترش مغر خودت. چقدر بهتر شده حالت الان؟ آفرین-همینه

انتظار ترازی خودت را افزایش دادی، رتبه ی خوب برای خودت تصور کردی- فهمیدی رتبه ی ۲۰۰۰ همچین مالی نیست و…

ولی هنوز به اون حدی که من از خواننده ی ریاضی ۱۰۰ میخواهم نرسیدی! نمیخوام زیاد به مغزت فشار بیارم 🙂 یکم چایی شکلاتی چیزی بخور الان

باید درس خوندنت را بایک چشم انداز شجاعانه و درعین حال با ابزارهای منطقی جلو ببری. مثال:بشر میخواست پرواز کنه

خود این پرواز کردن اقدامی شجاعانه و غیر منطقی هست. ولی ابزارهاش منطقی بود. مانند حساب کردن تعادل و فشار جو ومحاسبات فیزیکی و ریاضیاتیش که مربوط به استدلال و منطق می شد.

راز رتبه ی برتر شدن این است که هم باید حریصانه و جاه طلبانه باشد و هم قابل دسترس (استیو جابز میگه همیشه حریص باشید و همیشه دیوانه باشید)

یادتون باشه اکثر انسان ها محافظه کار و ترسو هستند و اهل ریسک ذهنی نیستند. اینجوری بزرگ شده اند و عادت کرده اند اینجوری زندگی کنند و شاگرد اول نشوند و نمره ی ۲۰ نگیرند و تراز بالا و بهترین دانشگاه درس نخوانند و…بمیرند!

این نوع تیپ دانش آموزان از رویا پردازی می ترسند و خودشان را توجیه میکنند و قناعت پیشه می کنند و میگن حکمت خدا و…

حکمت و سرنوشت فقط توجیهی بر ناتوانی شخصی شماست. هر چه بهتر بشی حکمتت همان می شود.

اگر یک چیزی را واقعا از ته دلت بخواهی راهی پیدا میکنی و اگر نخواهی بهانه ای پیدا میکنی.

تو نباید از بسط دادن مرزهای مغز خودت بترسی. دیدی چطوری تونستی که عددهایت را در زمان کمی بزرگ کنی؟

زمان هایی که در تنهایی خودت هستی و درس نمیخونی این کار را انجام بده- تمرین با خودکار و کاغذ سفید و بهبود در هر زمینه ای!

مثلا بنویس از امروز تا ۱۲ سال دیگه میلیاردر خواهم شد. مثلا من خودم وقتی کار سایت و فروش دی وی دی های خودم را شروع کردم فقط ۵۰ هزار تومان در حسابم باقی مانده بود. ولی در مدت یک ماه پس از فروش سی دی هایم و کیفیت بالای تدریس ای که داشتم زندگی برایم عوض شد. اعتماد به نفسم دوباره بیشتر شد و جسور شدم.

تصمیمات جدیدی برای زندگی خود گرفتم و از تصمیم خود برای تغییر رشته منصرف شدم و راه بیزینس و مهندسی را انتخاب کردم (جوگیر شده بودم بعد از لیسانس مهندسی امیرکبیر، دندون بهشتی بخونم!) بعضی از مردم ممکن است حرفهای من و کارهای من را مسخره کنند ولی مطمین باشید آنها میلیاردر نیستند-مطمین باشید آن ها رتبه برتر نیستند-آن ها دانشگاه و رشته ی خوبی درس نخوانده اند-آن ها همون بعضی ها هستند!

خیلی مشخص است این حرفهای من فراتر از بحث کنکور و چند تست بچگانه هست. همه ی انسان ها از جاه طلبی خوششان نمی آید ولی خب من یکی خوشم میاد- شما هم اگه خوشت میاد باید اینجوری رفتار کنی. این حرفهای من در مورد گسترش محدودیت های ذهنی در مورد هرمشکلی در زندگی جواب خواهد داد اگر خودت بخواهی.

پس بعد از تمام شدن این متن برو مدتی تو خیال خودت تنهایی به حرفهایم فکر کن. اصلی ترین بخش تغییر شما در همین فکرها و قدم زدن های تنهایی است.

یادم میاد من لحظاتی را تجربه کرده ام که فقط ۳ ساعت تو اتاق داشتم قدم میزدم برای حل یک مشکل!

و بی شمار ایده و راهکار در مغز من رد می شد. امیدوارم در سال آینده سایت من سربزنی و پیشرفت خود در طی یکسال را ببینی- امیدوارم ۱۲ سال دیگه به چنین روزی فکر کنی که مغزت چطوری تغییر کرد. به اون روزها فکر کن یخورده.

تا زمانی که همیشه مغز شما را این بهبود مستمر مشغول نکند موفق نمی شوی- بایستی همیشه در حال رفع محدودیت های ذهنی خود باشید برای رتبه ی برتر کنکور شدن!

قسمت پنجم

موفق باشید.مهندس حامد دلیجه

۲۸ دی ۹۳ ساعت ۴ بامداد

۰۹۳۸۳۳۵۰۹۸۳